دلنوشته های من

موج میزند احساس من در میان حرفهایم،تلالو اش را می بینی؟

خدایا،

می خواد،

 دل بسپاره به جاده،

 توکل به تو داره،

تو نگهدارش باش،

و کمک کن،

که برگرده دوباره،

آخه،

اینجا،

یه دل،

چشم انتظاره.....

نوشته شده در شنبه 5 مرداد 1392برچسب:,ساعت 14:3 توسط ترنم | |

وقتی که رفت،

نپرس، چرا؟

برگرد و بخوان،

به تو،آموخت،

چه را؟؟؟

نوشته شده در پنج شنبه 3 مرداد 1392برچسب:,ساعت 16:1 توسط ترنم | |

یکی ،

  متهم  به    

  قساوت!

                 یکی،

               متهم  به 

               قضاوت!

                            و من ،

                           به اتهام،

                            رفاقت!!!                    

                                          اسیرم....

نوشته شده در چهار شنبه 2 مرداد 1392برچسب:,ساعت 16:20 توسط ترنم | |

آه،از، قلب سنگ تو

از، دل بی رحم تو

چه بی هوا،

زخم، می فکند؛

و ،

بیچاره دلم،

چه،

بی صدا

می شکند...

نوشته شده در سه شنبه 1 مرداد 1392برچسب:,ساعت 12:4 توسط ترنم | |

عشق من،

سایبان توست،

در مسیری که می روی،

پس،

فرقی نمی کند

          باشم

                  یا

                       نباشم...

نوشته شده در جمعه 28 تير 1392برچسب:,ساعت 14:12 توسط ترنم | |

پناه ،

خستگی هایم،

گاهی،،،

قلم.

گاهی،،،

تکیه، بر ،

دیوار غم.

اما،

بدان،،،

ای،خوب من،،،

دیوارِ

خستگی هایت!!!

.

.

.

...منم ....

نوشته شده در پنج شنبه 27 تير 1392برچسب:,ساعت 15:52 توسط ترنم | |

چه، سهل، است

دل سپردن به کسی

که، میدانی!

چه ،سخت، است،

دل بریدن از او...

نوشته شده در شنبه 22 تير 1392برچسب:,ساعت 16:43 توسط ترنم | |

گاهی،

صبح ها،

خورشید را، سرزنش می کنم

که ،

پایان رویای شبانه ام بود

اما ،

غروب،

چه دلتنگ،

وداع میکنم، او را

برای دیدار دوباره اش!!!

 

نوشته شده در جمعه 21 تير 1392برچسب:,ساعت 14:38 توسط ترنم | |

سیب را

سبز چیدم

تا یادم بماند

 گاهی

برای رسیدن!!!

 باید،شتافت...

نوشته شده در یک شنبه 16 تير 1392برچسب:,ساعت 12:24 توسط ترنم | |

گه گاهی،

به سایه بان قلبم

سرکی می کشم،

تا مبادا،

مهمانانم،

از این هوای بارانی،

خیس شوند!!!

نوشته شده در پنج شنبه 6 تير 1392برچسب:,ساعت 12:12 توسط ترنم | |

بهترینم

آنگاه که،

درد، به سراغت می آید

پاسخی نده،

بگذار که برگردد،

من،

خود،

جوابگو خواهم بود....

نوشته شده در چهار شنبه 5 تير 1392برچسب:,ساعت 12:34 توسط ترنم | |

شرمندتم دنیا،

دل بریدن،

کارمن نیست؛

به فاصله ها ، بگو

خط و نشان نکشند!!!

نوشته شده در سه شنبه 4 تير 1392برچسب:,ساعت 11:36 توسط ترنم | |

بر حسب عادت

گفتم:

هستی؟

یادم آمد که

 مدتهاست

به من پیوستی!

نوشته شده در دو شنبه 3 تير 1392برچسب:,ساعت 12:28 توسط ترنم | |

دوست داشتن،

زندگی را ،

زیباتر می کند،

ولی ،

سنت !

زنجیر،

به پایمان بسته است...

 

نوشته شده در یک شنبه 2 تير 1392برچسب:,ساعت 12:45 توسط ترنم | |

کوله باری ، دارم

از آرزوها،

سرشار.

دستانی،

رو به سوی

کردگار.

جاده ای، در پیش رو

گه فراز و

گه فرود.

چشمانی،

در انتظار دیدن

یک لحظه نور.

گه ،به دنبال سکوت

گه ،به دنبال

ناله ای ،

از راه دور

طاقتم سر آمده،

اما هنوز،

آرزویم،

مقصدم ،

یک لحظه نور........

 

نوشته شده در یک شنبه 2 تير 1392برچسب:,ساعت 12:19 توسط ترنم | |


Power By: LoxBlog.Com